• تاریخ انتشار : 1394/03/09 - 00:00
  • تعداد بازدید کنندگان خبر : 28
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

برگزاری هشتمین نشست گروه مطالعاتی عدالت در سلامت با عنوان «دستیاران و کارورزان؛ مشمول آموزش یا مشغول کار؟»

گروه مطالعاتی عدالت در سلامت وابسته به مرکز پژوهش های دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تهران، با همکاری وبسایت خبری تحلیلی صدای پزشکان، هشتمین نشست خود را با عنوان «دستیاران و کارورزان؛ مشمول آموزش یا مشغول کار؟» برگزار کرد.

در ابتدای برنامه، امیرحسین نیکزاد به عنوان مجری و یکی از اعضای گروه مطالعاتی عدالت در سلامت گفت: ازمهرماه سال ۹۳ که نشست های ماهانه ی “عدالت درسلامت”شروع شدتلاش کردیم به موضوعاتی که امکان مواجهه ی انتقادی با رویکردی عدالتخواهانه داشتند بپردازیم. تاثیرجنگ برسلامت کودکان غزه،خرید وفروش عضودرایران، تاثیرتحریم ها یا قتصادی بر نظام سلامت، موج سوم ایدز وسلامت زنان وکودکان، هراسای ناشی ازسرطان درجامعه، وضعیت سلامت مردم سردشت پس از بمباران  شیمیایی،کژ رفتاریهای علمی- پژوهشی و حالاوضعیت کار و آموزش دستیاران و کارورزان. زمانیکه در بحبوحه ی جنگ ناعادلانه ی غزه دست درکاربرگزاری تجمعی دربیمارستان شریعتی تهران درحمایت ازحق سلامت مردم آنسرزمین بودیم به طور مکرر از همکارانمان یا دیگر پرسنل بیمارستان به طعنه میشنیدیم که علیرغم مشکلاتی که نزدیک خود داریم چرا به مسالهای درسرزمینی دیگرسرگرم شده اید؟ حالابا استناد به آنچه تاکنون کرده ایم بهتر میتوانیم ازپاسخ آنروز خود دفاع کنیم: نمیتوان عدالت را تنها برای خودخواست؛ ما دراین مدت عدالت رابرای همه خواسته ایم. در این نشست پانل اصلی متشکل از دکتر عظیم میرزازاده، ریاست مرکز توسعه آموزش دانشگاه علوم پزشکی تهران، دکتر شروین فرهمند، معاونت آموزش تخصصی و فوق تخصصی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دکتر حمید عمادی، معاونت آموزش عمومی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. دکتر فرهمند در آغاز بحث در پرسش به سوال عنوان برنامه - دستیاران و کارورزان؛ مشمول آموزش یا مشغول کار؟ - گفتند که «آموزش پزشکی در هم تنیده با کارهای عملی است و کسی نیست که با این نکته مخالف باشد بلکه بحث اینجاست که مرز این مسئله کجاست. چقدر باید کار کرد و چقدر باید در پروسه ی درمان دخالت کرد تا بتوان همزمان به کسب Knowledge و انجام امور پژوهشی هم رسید؟ مسئله، مسئله ی تعادل بین آموزش و درمان است.» دکتر عمادی در بخشی از بیانات خود گفتند که: «الزاماً حجم کاری در همه ی بخش ها یکسان نیست و مریض بیش از حد و شلوغی شاید در بعضی بخش ها وجود داشته باشد. نظر من این است که هر چند شرایط هم مهم است اما نیرویی به نام اراده انسانی داریم که می تواند بر خیلی از شرایط فائق بیاید و بهره ی آموزشی خود را در شرایط مختلف ببرد.» در ادامه ی بیمار دکتر منتظر دستیار فوق تخصصی اعصاب اطفال به ایراد سخنانی پرداخت و بر دو نکته تاکید کرد؛ یکی اینکه کمبود نیرو در زمان های گذشته باعث ادغام آموزش پزشکی و درمان در وزارت بهداشت شد، مسئله ای که قرار بود موقت باشد اما دائمی شد و دومی اینکه بیمارستان ها خودگردان شده اند و باید خود هزینه های خود را تامین کنند، لذا در این فضا، دستیاران و کارورزان به بازوهای درآمدی و نیروی کار ارزان قیمت بیمارستان ها بدل شده اند. دکتر منتظر در ادامه تاکید کرد که در چنین فضای شلوغی، اساساً امکان آموزش از دست می رود و آموزش قربانی درمان می گردد. دکتر حاجبی، دستیار طب اورژانس به نمایندگی از دستیاران به ایراد دغدغه های آنان پرداخت و خاطر نشان کرد که: « به دلیل ازدحام بیش از حد، متاسفانه امر آموزش مدتهاست قربانی درمان شده است. اگر ما در طراحی بسیاری از بخش های نظام سلامت به کشوری مثل آمریکا رجوع می کنیم باید در بحث آموزش نیز استانداردهای آن کشور را عملی کنیم و دچار مشکل استانداردهای دوگانه نشویم. به عنوان مثال وقتی قرار است من به عنوان دستیار شرح حال یک مریض مبتلا به سندرم حاد کرونری را بگیرم، استاد مربوطه باید حدود 10 آیتم را در شرح حال من و هم چنین دستورات مریض بررسی کند. اما آیا این امر در اورژانس های شلوغ ما امکان پذیر است؟ مسلما خیر.» در ادامه احسان قدیمی، به عنوان نماینده ی کارورزان پشت تریبون قرار گرفت. وی صحبت های خود را اینگونه آغاز کرد: «آیا کارورزان آموزش لازم را می بینند؟ در پاسخ به این سوال می توانیم از دو ابزار استفاده کنیم: یکی پرسش از مردم در مورد جایگاه و کیفیت کار پزشک عمومی و دیگری پرسش از فارغ التحصیلان پزشکی عمومی. به نظر من هر دو ابزار به پاسخ مشابهی خواهند رسید: نه! نه مردم به پزشکان عمومی اعتماد دارند، و نه فارغ التحصیلان در خود توانایی انجام وظایف کاری در آینده شغلی خود را می بینند.» وی صحبت های خویش را این گونه پی گرفت که: «پزشک عمومی محیطی ترین عضو نظام سلامت است اما متاسفانه در مرکزی ترین بخش این سیستم و در بیمارستان های سطح 3 ارجاعی مشغول به آموزش است. پزشک عمومی مسئول درمان بیماران سرپایی و اغلب ساده است، در حالیکه کل آموزشش را با بیماران بستری و عموما پیچیده می گیرد. » احسان قدیمی سپس با انتقاد از ورود کارورزان به بخش های تخصصی و فوق تخصصی، آن را یکی از مهمترین دلایل آن چه عدم آموزش و سوء استفاده از کارورزان نامید، دانست و افزود: « شما وقتی یک اینترن را به بخش فوق تخصصی مانند خون می فرستید چه انتظاری برای آموزش دارید؟ آیا غیر از انجام کارهای سطخ پایین درمانی مانند نوشتن برگه ها، گذاشتن سوند و لوله معده و غیره کاری از دست این کارورز در بخش فوق تخصصی خون ساخته است؟» وی با اشاره به شرح وظایف گسترده ی کارورزان گفت: « گرفتن علائم حیاتی، نوشتن برگه های شرح حال، خلاصه پرونده، تصویربرداری، طرح تحول سلامت، گذاشتن سوند و لوله معده، پاسنمان، گرفتن نمونه گازهای خون شریانی (ABG) به همراه خیلی از کارهای دیگر غیر تخصصی طبق برنامه آموزشی برعهده ی اینترن هاست. سوال اول اینجاست که آیا ضرورتی برای انجام این وظایف توسط کارورز وجود دارد؟ اگر  قصد آموزش است مطمئنا باید حد آموزش – مثلا 5 یا 10 عدد سوند گذاری، یا 10 عدد لوله معده برای تکمیل آموزش کافی باشد.اما سول مهمتر در مورد این شرح وظایف این است که آیا واقعا کسی با دیدن آموزش های اولیه و بدون 6 سال درس خواندن قادر به انجام این وظایف نیست؟ آیا پرستاران محترم پس از چهار سال تحصیل در مقطع کارشناسی نمی توانند از عهده ی چنین کارهای ساده ای برآیند؟ مطمئنا می توانند. اما نکته اصلی و اساسی و مطابق با نظر جناب آقای دکتر منتظر در ابتدای برنامه اینجاست که همه ی این وظایف بر عهده ی کارورز گذاشته شده است چون که ارزان ترین نیروی کاری و نه آموزشی برای سیستم است. چون کارورز نگون بخت برای گرفتن مدرکش مجبور است همه ی این سو استفاده ها را تحمل کند. اگر این وظایف بر عهده ی ماست، باید در کنار روندهای آموزشی باشد. نه اینکه تصمیم گیری های بالینی و آموزشی توسط دیگران انجام شود و انجام چنین وظایف غیر آموزشی ای به کارورزان واگذار شود. » دکتر میرزازادهبا تایید مشکل آموزش در بیمارستان ها و بخش های فوق تخصصی گفتند: « مترصد این هستیم تا کلینیک هایی را در سطح شهر به صورت آموزشی در آوریم دکتر عمادی نیز با اذعان بوجود این مشکل خاطرنشان کرد: « ما هم خواستار آنیم که بیمارستان های جنرال محل آموزش کارورزان باشد. اما متاسفانه مقاومت هایی از سوی خود کارورزان برای حضور در این بیمارستان ها صورت می پذیرد.» دکتر کدیور فوق تخصص نوزادان نیز افزودند: « متاسفانه ما با گسترش بی رویه آموزش بدون پیش شرطهای لازم پیش روییم. بیمارستان های ما شرایط حتی فیزیکی لازم را برای آموزش دادن دارند؟ متاسفانه هر روز این فضاها محدودتر هم می شود. باید برنامه ریزی ویژه ای برای آموزش انجام دهیم، وگرنه مشکلات بیشتر هم خواهد شد. »    
  • گروه خبری : ریاست
  • کد خبر : 189653
کلمات کلیدی
متن مورد نظر خود را جستجو کنید
متن مورد نظر خود را جستجو کنید
تنظیمات پس زمینه