مصاحبه با مسئول گروه MERGE مرکز پژوهش های علمی دانشجویان

با سلام و خسته نباشید، لطفا خودتان را معرفی کنید:  ماندانا شیرازی، دکترای آموزش پزشکی از کشور سوئد هستم و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران و استاد وابسته دانشگاه karolinska سوئد در دپارتمانclinical science and education  در حیطه پژوهش در محورهای بیمار استاندارد و همکاری های بین حرفه ای کار می کنم و در دانشگاه معاون پژوهشی گروه آموزش پزشکی و مسئول دفتر بیمارستاندارد مرکز مطالعات توسعه هستم و مسئول گروه  MERGE مرکز پژوهش های علمی دانشجویان خانم دکتر چی شد که به فکر تاسیس گروه MERGE افتادید؟ کلید آغازفعالیت با دانشجویان ورودی 90 دانشگاه که در دوره دانا حضور داشتند خورد، البته قبلا با دکتر پاسالار صحبتی داشتیم که چطوری دانشجوهای post graduate را با under graduate لینک کنیم که در حقیقت یادگیری پژوهش برای بچه های under graduateتسهیل شود که خود  post graduate  هم یک آموزش ضمنی در رابطه با منتورینگ ببیند . آیا گروه از الگوی خاصی پیروی می کند؟  نحوه چینش گروه هرمی هست که پایین ترین سطح، دانشجوهای تازه وارد شده به گروه هستند که در سالهای پایینی رشته های پزشکی و پرستاری مشغول به تحصیل اند، و اینها توسط دانشجویان سطح بالاتری که در مقاطع ارشد و PhD هستند هدایت می شوند و یاد می گیرند که چگونه پروپوزال بنویسند و در کارگاه ها شرکت کنند و در نهایت این هرم سوپروایزهایی قرار دارند که از اساتید هستند ( ضمن تشکر از اساتیدی که با ما کار می کردند، خانم دکتر بیگدلی و دکتر برادران) به دلیل مشغله های فراوان اساتید، حد واسط ها (مقاطع ارشد و PhD ) دو گروه دانشجو و اساتید را بهم وصل می کنند و این باعث می شود که دانشجوهای پزشکی خیلی سریعتر کارها شون پیش برود و خیلی سریعتر به اون  outcome  که  میخواستند برسند . این گروه از الگوی stages of change (SOC)  یا مراحل تغییر رفتار پیروی می کند که در ابتدا که دانشجوها وارد گروه می شوند در پایین ترین سطح تغییر رفتار قرار دارند که بعد از دیدن آموزش های لازم شروع کردند به نوشتن پروپوزال، پروپوزال تکمیل شده زیر نظر سوپروایزرها تایید شده، در شورای پژوهشی مرکز پژوهش های علمی دانشجویان تصویب می شود و بعد به دانشگاه ارسال می شود و بعد از اینکه بودجه مورد تایید قرار گرفت این دانشجوها به مرحله دوم می رسند، در واقع کسانی هستند که قصد انجام کاری را دارند و وارد مرحله اجرایی شدند و وقتی مرحله ی  اجرا تمام شد و نهایت کار به صورت ارائه مقالاتشان در کنگره ها ی خارجی و داخلی و چاپ شدن مقالاتشان در مجلات هست. کاری که ما کردیم در این گروه و به عنوان یک فرآیند به صورت داوری به جشنواره شهید مطهری هم فرستادیم این بود که ما امدیم به طور هدفمندی علاوه بر اینکه پژوهشی که محوریت در آموزش داشت را  یاد دادیم، کنارش روی حیطه ی همکاری بین حرفه ای هم کار کردیم . باید خاطر نشان کنم که دانشجوها در مراحل اولیه احتیاج دارند که بهشون موضوع داده بشود البته متاسفانه باید بگویم که دانشجوهای PhD ما هم هنوز در همین مرحله هستند. بنابراین ما طی جستجویی که داشتیم دیدیم حیطه ی   inter professional education (آموزش بین حرفه ای) تو دانشگاه عقیم مانده و کلا تو کریکولوم پزشکی جا نیفتاده و از طرفی برای ارتقاء سلامت بیماران در متون وLiterature  بهش اشاره شده و طی پژوهش دانشجوها را به این سمت هدایت کردیم که طی این کار یک فرهنگ سازی برای بچه ها هم شد که در زمینه inter professional هم آگاهی های کافی را کسب کنند و خود آگاه پژوهش رو یاد گرفتند و ناخوداگاه  education inter professional را یاد گرفتند و در جلسه ای که  دو ماه پیش با حضور هر دو رده برگزار کردیم و خواستیم ارزشیبابی کنیم که آیا دانشجوهای آموزش دیده می توانند به عنوان پیام آوران فرهنگ بین حرفه ای برای ما نقش ایفا کنند و خوشبختانه دیدیم که بله به نتیجه ی مورد نظر دست یافتیم.  دانشجوها یاد گرفتند که ارتباطشان با همکارانشان نه همتایانشان چگونه باید باشد که این ارتباطات صحیح قدم بسیار مهمی در بهبود عملکرد خودشان به حساب می آید و این همکاری های بین حرفه ای را مفید تشخیص داده بودند دانشجوها در این گروه با هم کار می کنند و با هم یاد می گیرند و نهایتا در سطح سلامت بیمار کار می کنند . تعداد افراد گروه چند نفر هست ، آیا تصمیمی برای عضو گیری جدید دارید؟ شروع کار گروه با 15 دانشجو بود، مثل هر گروه دیگه ای در این بین یکسری ریزش هایی هم بود اولا همه به اون   outcome  مورد نظر رسیدند منتها بعضی با ما ادامه دادند و برخی دیگر نه، که علت این برمی گردد به درگیری هایی که دانشجوها به محض وارد شدن به بالین پیدا می کند و انقدر واحدهای درسی فشرده چیده شده که فرصت نمی کند خیلی جدی به امر پژوهش بپردازد، که دانشگاه باید به این امر متوجه شود ما وقتی پژوهش را به دانشجو یاد می دهیم در واقع  نحوه تفکر سیستماتیک را آموزش می دهیم، یعنی چه جوری سوال درست طراحی کردن را و چه جوری پاسخ صحیح به این سوال پیدا کردن را یاد می دهیم  و این کار قطعا به درد کار بالینی هم خواهد خورد  و پیش فرض من این هست که اینها احتمالا دکترها و پرستارها ی بهتری هم در آینده خواهند شد. تعداد نهایی که الان با ما کار می کنند 5 نفر از دوره اول  که الان منتور هستند و 10 نفر از دوره دوم هستند و تصمیم داریم به زودی فراخوان عضو گیری را از طریق مرکز پژوهش ها اطلاع رسانی کنیم و گروه را به عنوان انجمن در مرکز به ثبت برسانیم. دستاوردهای گروه را چطور دیدید تا به الان؟ كنگره هايى كه بچه ها شركت كردند AMEE ٢٠١٢ و ٢٠١٤ و SIMEC ٢٠١٢ و ٢٠١٤، اتاوا ٢٠١٢ وIMEC ٢٠١٣ بود كه بعضى از بچه ها كارهاشان را به صورت سخنرانى و بقيه را هم به صورت پوستر ارائه كردند. البته باید یاداور بشوم که خیلی از دانشجوها مقالاتشون پذیرفته شده اما به خاطر هزینه های بالای کنگره که جا دارد دانشگاه یک نگاه بهتری به این قضیه بیندازد نتوانستند بروند. به نظر من شرکت در کنگره بسیار واجب هست،  بخاطره اینکه کمک به رشد فردی دانشجو می کند تا خودش را بهتر بشناسد و ببیند در مقایسه با کشورهای دیگر در کجا هستیم، که متاسفانه همکاری دانشگاه در این خصوص برای کمک هزینه ی این کنگره ها خیلی ناچیز هست. ولی این بچه ها از جیب خودشان می گذارند و می خواهند ببیند خارج از کشو چه خبر هست  وقتی می روند متوجه می شوند که آن مدینه فاضله ای که بعضی در ذهن اینها جا می اندازند نیست و حتی متوجه می شوند با توجه به محدودیت هایی که ما داریم شاید از نظر علمی از برخی کشور ها عقب باشیم اما از خیلی ها هم جلوتر هستیم  و این اعتماد به نفس دانشجو را بالا می برد . دانشگاه هم باید مثل پدر برای دانشجوها عمل کند امکانات فراهم کند تا اینها بروند تا خودشان را بشناسند  تا متاسفانه بعد از اتمام تحصیل به کل از کشور نروند بلکه در راه آباد کردن  این ممکلت و فرهنگ های خوب و مفید ایران پیام آور باشند اگر همه توجه داشته باشیم که اینها بچه های ما هستند که داریم بهشون یاد می دهیم که چطور زندگی کنند بهتر باهاشون کنار میایم. دکتر شیرازی نظرتان راجع به مرکز پژوهش های علمی دانشجویان چیست؟ مرکز پژوهش های علمی دانشجویان با وجود بودن دکتر پاسالار که فرد نازنینی از نظر علمی، اجتماعی و رفتاری هست مرکزی فعال هست، باید ازشون تشکر کرد که همچین فضایی را ایجاد کردند برای اینکه آدم های با فکر جدید بتوانند بیایند و آموزش های لازم را ببینند . اگه ما ایراد می گیریم که بودجه فلان برنامه ی مرکز کم هست ایراد به مرکز پژوهش ها نیست ایراد به سیاست های دانشگاه هست که لازمه به این مراکز بیشتر کمک کند که کمک به این مراکز در نهایت کمک به پیش رفتن در مسیر اهداف خود دانشگاه هست . اگر نکته ای مد نظرتان هست بفرمایید؟ گروه  MERGE هدف دیگه ای که داره دنبال می کنه علاوه برآموزش فرهنگ بین رشته ای، آموزش تنوع فرهنگی هست اینکه نحوه برخورد با فرهنگ های دیگر چطور باید باشد، اینکه انسان ها از هر قومیت و ملیتی که باشند شایسته ی احترام هستند و نباید با مد نظر قرار دادن آن قومیت خاص، در کار بیمار کوتاهی کرد.  امیدوارم دانشگاه به این دو مسئله مهم برسد، اول اینکه اگر مقدور هست به دانشجوها واحدی ارائه بشود به عنوان  research education   که دانشجو زمان داشته باشد برای اینکه پژوهش کند و چگونه فکر کردن را یادشان بدهیم و دوم اینکه در یک سری محوریت های خاصی که مورد نظر و نیاز دانشگاه  هست هدایتشان کنیم تا در آن راستا به طور مستقیم پژوهش را یاد بگیرند و به طور غیر مستقیم آن مطلب خاص را یاد بگیرند که هم باعث صرفه جویی در وقت بشود،  و هم مهمترین چیز که نحوه ی  تفکر هست را به این دانشجوها یاد می دهیم.