گفت و گو با محمدرضا رمضانپور، سرگروه موفق تیم همگرایی در علوم پایه هفدهمین المپیاد علمی دانشجویان علوم پزشکی کشور

به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مرکز رشد استعدادهای درخشان 

این مصاحبه به منظور آشنایی بیشتر با تجربه‌ها، انگیزه‌ها و دیدگاه‌های برگزیدگان المپیاد علمی دانشجویان علوم پزشکی انجام می‌شود. هدف ما این است که مسیر موفقیت شما الهام‌بخش سایر دانشجویان باشد.

لطفا در ابتدا خود را معرفی کنید و بفرمایید  در چه حیطه ای مقام کسب کردید.

محمدرضا رمضانپور هستم، دانشجوی ترم 7 پزشکی. در المپیاد دوره 17، حیطه همگرایی علوم پایه و مرزهای دانش، موفق به کسب مدال نقره انفرادی شدم و در مرحله ی گروهی با هم گروهی هایم خانم الهه اردوخانی و آقای سید محمدرضا موسوی موفق به کسب مدال برنز گروهی  شدیم.

 

چه چیزی باعث شد نقش سرگروه تیم را بر عهده بگیرید؟

انتخاب سرگروه ها توسط دبیرخانه انجام شد و در واقع خود اعضای گروه نقشی در این انتخاب نداشتیم. معمولا این پروسه به این صورت است که شخصی که نمره بالاتری در مرحله اول و دوم فردی کسب کرده به عنوان سرگروه انتخاب می شود.

از چه زمانی و چگونه برای تشکیل و هدایت تیم آماده شدید؟

زمانی که گروه بندی ها از طرف دبیرخانه اعلام شد دقیقا روز 11 شهریور بود و تا برگزاری مرحله گروهی (22 شهریور) ما حدودا 10 روز فرصت داشتیم تا خودمان را آماده کنیم. در این مدت به کمک اساتید و منتورهای دانشگاه، سعی کردیم تمرین‌هایی برای روز آزمون به صورت گروهی داشته باشیم تا بتوانیم بهترین عملکرد را  در روز آزمون ارائه بدهیم.

مهم‌ترین عامل موفقیت تیم شما چه بود؟

از نظر من مهم ترین عاملی که در کسب این مقام برای تیم ما مؤثر بود، تمرینی بود که قبل از برگزاری آزمون به صورت گروهی داشتیم؛ به این صورت که تمام مراحل آزمون را یک دور به صورت آزمایشی و با رعایت زمان بندی اجرا کردیم. این تمرین از جهت تنظیم دقیق زمان بندی، تقسیم درست وظایف و مشخص شدن توانایی‌های هر کدام از اعضا در هر بخش بسیار کمک کننده بود. قبل از آزمون هر کدام از ما نقشی که در این مرحله داشتیم را  به طور کامل میدانستیم و روز آزمون هم طبق برنامه‌ای که از قبل با اعضای گروه تنظیم کرده بودیم پیشروی کردیم.

بزرگ‌ترین چالش شما به‌عنوان سرگروه چه بود و چگونه آن را مدیریت کردید؟

اصلی ترین چالشی که در روز آزمون داشتیم، در واقع انتخاب عنوان پروژه بود! ما بعد از بارش ذهنی‌ که داشتیم و عنوان‌هایی که پیدا کرده بودیم، می بایست بهترین را انتخاب می کردیم، به این صورت که عنوانی باشد که هم مرتبط و جذاب باشد و هم قابلیت اجرا داشته باشد. در نهایت بعد از امتیازدهی به هر کدام از عنوان‌ها و همچنین رای گیری از بین اعضای گروه، یکی از عناوین را انتخاب کردیم و شروع به جستجو و بررسی آن کردیم.

اگر دوباره به ابتدای مسیر برگردید، چه تغییری در سبک رهبری یا مدیریت تیم ایجاد می‌کنید؟

همانطور که گفتم، یکی از اصلی ترین چالش‌هایی که با آن مواجه بودیم انتخاب عنوان بود. علی رغم اینکه قبل از آزمون تمرین کاملی داشتیم، شاید اگر چند بار دیگه هم به صورت آزمایشی این پروسه را تمرین میکردیم، با بازدهی بیشتری در روز آزمون از پس این چالش بر می آمدیم. اگرچه من معتقدم در روز آزمون عملکردمان بسیار خوب و قابل قبول بود .

چگونه وظایف و منابع مطالعاتی را بین اعضای تیم تقسیم کردید؟

طبق تمرینی که قبل از روز آزمون اصلی داشتیم، به طور کامل توانایی‌های هر کدام از اعضا مشخص شده بود و طبق همان، وظایف را بین  خودمان تقسیم کردیم. اگرچه در تمام مراحل، همگی اعضا نقش فعال داشتند و این تقسیم وظایف صرفا از این جهت بود که بتوانیم زمان بندی دقیق تری داشته باشیم. همچنین طبق همین تقسیم بندی، بخش‌هایی که لازم بود هر کدام از اعضا قبل از آزمون مطالعه‌ای در مورد آن داشته باشد را مشخص کردیم.

به نظر شما تفاوت اصلی کار گروهی در المپیاد با کار فردی چیست؟

مرحله گروهی حال و هوای بسیار متفاوتی با مرحله فردی المپیاد داشت. اصلی ترین تفاوت، شناسایی دقیق و به کارگیری نقطه قوت هر یک از اعضا بود. به این صورت که در مرحله گروهی سعی کردیم بالاترین بازدهی را  از تیم داشته باشیم. علاوه بر این، در مرحله گروهی باید تعامل و ارتباط خوب و مؤثری بین اعضا صورت میگرفت تا به یک نتیجه واحد و درست رسید.

چه راهکارهایی برای حفظ انگیزه و هماهنگی تیم در طول مسیر داشتید؟

تشویق توانایی‌های هر کدام از اعضا در وظیفه‌ای که بر عهده آن ها گذاشته شده بود. علاوه بر این، تمام اعضای تیم درطول مسیر آزمون، با هم تعامل داشتیم و اگر در یک بخشی به بن بست خوردیم، با کمک گرفتن از همدیگر توانستیم آن چالش را حل کنیم.

در جریان کار تیمی، چه مهارت‌های مدیریتی یا ارتباطی یاد گرفتید؟

فکر میکنم یکی از اصلی ترین مهارت‌هایی که نه تنها من، بلکه همه ی اعضا یاد گرفتیم، اعتماد به توانایی‌های اعضای تیم و تقسیم درست وظایف بود. من مطمئن هستم این مرحله از المپیاد و کار تیمی‌ای که انجام دادیم، برای  تقسیم وظایف و مدیریت تیم در پروژه هایی که در آینده خواهیم داشت بسیار کمک کننده خواهد بود.

آیا شرکت در المپیاد خللی در دروس تحصیلی تان ایجاد نکرد؟

تمام تلاش من  بر این بود که شرکت در المپیاد، به عنوان یک فعالیت جانبی، خلل اساسی‌ در درس خواندن ما ایجاد نکند. خوشبختانه حیطه همگرایی علوم پایه و مرزهای دانش، بیشتر "مهارتی" است تا "حفظی"؛ و برخلاف خیلی از حیطه‌های دیگر رفرنس خاصی برای مطالعه ندارد. به همین خاطر، حضور در این حیطه، مسیر تحصیلی ام را منحرف نکرد و زمانی هم که برای ارتقای مهارت‌هایم در این حیطه صرف می‌کردم، قطعاً مربوط به زمان تحصیلی نبود.

به نظر شما موفقیت یک تیم بیشتر به توان علمی اعضا بستگی دارد یا به مدیریت و تعامل بین آنها؟

قطعا هر دو عامل در پیشرفت تیم و موفقیت آن نقش مهمی دارند. شناسایی توان علمی اعضا، و اتکا به نقاط قوت هر کدام، هر دو عامل باعث پیشرفت تیم می‌شود.

آیا از نحوه ی برگزاری المپیاد راضی بودید؟ اگر پیشنهادی دارید بفرمایید.

به طور کلی برگزاری مراحل المپیاد رضایت بخش بود.

کسب رتبه تیمی چه تأثیری بر مسیر تحصیلی و حرفه‌ای شما گذاشته است؟

کسب این مقام، باعث شد مهارت کار گروهی، مدیریت زمان و حل مسئله ام تقویت شود و همین موضوع مطمئنا در مسیر تحصیلی و حرفه‌ای‌‌ام مؤثر خواهد بود. علاوه بر این دستاورد، تمرین‌هایی که انجام دادم به ارتقای مهارت‌هایم در زمینه‌های پژوهشی و ارائه‌ی پروژه با رعایت جزئیات علمی کمک کرد.

این موفقیت چه بازخوردی از سوی اساتید و همکلاسی‌ها برای شما به‌عنوان سرگروه داشت؟

اساتید گرانقدر دانشگاهمان لطف فراوانی به ما داشتند! ما را به ادامه‌ی مسیر در دنیای واقعی پژوهش تشویق کردند و امکان همکاری در مراکز پژوهشی خود را در اختیارمان گذاشتند و حمایتشان را از ما اعلام کردند.

تجربه سرگروهی چه نقشی در آینده علمی یا شغلی شما خواهد داشت؟

این تجربه به من یاد داد چگونه مسئولیت‌پذیر باشم، تصمیم‌های جمعی بگیرم و در مسیر تیم حرکت کنم؛ مهارت‌هایی که در آینده علمی و شغلی قطعا کاربردی‌ خواهند بود.

اگر بخواهید یک درس مهم از تجربه رهبری تیم المپیاد به دیگران منتقل کنید، آن چیست؟

مهم‌ترین درسی که گرفتم این بود که موفقیت تیم فقط با همکاری و اجرای درست وظایف و همینطور حمایت همه اعضا ممکن می‌شود. اینطور نیست که در یک تیم یک شخص تمام وظایف را  بر عهده بگیرد و به تنهایی همه کارها را انجام بدهد. خیلی از اوقات در پروژه‌های تیمی تعامل بین اعضا مهم‌تر از توانایی‌هایی فردی است.

چه توصیه‌ای برای کسانی دارید که قصد دارند در آینده نقش سرگروه تیم المپیاد را برعهده بگیرند؟

توصیه می‌کنم شنونده‌ی خوبی برای همه اعضای تیم باشند، تصمیم‌ها را  با مشورت همه اعضا بگیرند، تا اینکه به صورت مستقل تصمیم‌گیری کنند و بیش از هر چیز بر همکاری و انگیزه‌بخشی تمرکز کنند. پیشروی مستقل هر یک از اعضا، بازدهی کل تیم را کاهش می‌دهد.

 زمانی که متوجه شدید تیم شما رتبه برتر کسب کرده، چه احساسی داشتید؟

از اینکه توانستیم یک پروژه را به‌صورت تیمی پیش ببریم و کیفیت آن به حدی بود که رتبه برتر کسب کند، بسیار خوشحال بودیم. هرچند مقام ما سوم شد، اما مهارت‌ها و تجربه‌ای که در این مسیر به دست آوردیم برای من ارزشمندتر از خود رتبه بود و احساس رضایت بیشتری ایجاد کرد.

در طول مسیر، چه کسی یا چه چیزی بیشترین انگیزه را برای شما به‌عنوان رهبر تیم ایجاد کرد؟

بزرگ‌ترین انگیزه برای من، همکاری و تعامل سازنده اعضای تیم بود. با وجود اینکه پیش از تشکیل تیم شناخت زیادی از یکدیگر نداشتیم، خیلی زود تونستیم ارتباط مؤثری برقرار کنیم و در مسیر اهداف تیم حرکت کنیم.

خارج از درس و المپیاد، چه فعالیت‌هایی به شما کمک کرد تا تعادل و آرامش خود را حفظ کنید؟

گاهی در مسیر با مشکلات و چالش‌هایی روبه‌رو می‌شدیم. در این مواقع، منتورهای دانشگاه با راهنمایی‌ها و انتقال تجربه‌های ارزشمندشان کمک می‌کردند تا آرامش خود را حفظ کنیم و مسیر درست را ادامه دهیم.

آیا تجربه رهبری تیم فقط یک موفقیت علمی بود یا در زندگی شخصی شما هم اثر گذاشت؟

به من یاد داد که در سایر فعالیت‌های تیمی زندگی هم تصمیم‌های سنجیده‌تری بگیرم و با مسئولیت‌پذیری بیشتری نقش خودم را ایفا کنم.

یک جمله یا شعار شخصی که در مدیریت تیم همیشه به آن تکیه می‌کردید چیست؟

موفقیت واقعی زمانی به دست می‌آید که همه اعضا به صورت مؤثر در یک مسیر حرکت کنند و با هم تعامل درست داشته باشند و حامی یکدیگر باشند.

پایان

از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید سپاسگزاریم. امیدواریم تجربه شما الهام‌بخش دانشجویان دیگر باشد.