گفت و گو با دانشجوی مهندسی برق دانشگاه شریف که به پزشکی تغییر رشته داد
محمد احمدی، از دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران و رتبه یک کشوری کنکور سراسری در گروه آزمایشی علوم تجربی، پشتکار و تلاش را لازمه ی رسیدن به موفقیت خواند.
لطفا خودتان را معرفی کنید. محمد احمدی هستم. در کنکور سراسری سال 91، رتبه 2 منطقه 3 در رشته ریاضی و رتبه 6 منطقه 3 را در رشته زبان های خارجی کسب کردم و رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف را برای تحصیل انتخاب کردم. در سال چهارم تحصیل دردانشگاه شریف، تصمیم به تحصیل در رشته پزشکی رفتم و مجددا در کنکور سراسری 95 شرکت کردم. در گروه آزمایش علوم تجربی، در کنکور سراسری 95، رتبه اول کشوری و در گروه زبان های خارجی، رتبه 8 منطقه 3 راکسب کردم و هم اکنون مشغول به تحصیل در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران می باشم. چه شد که در سال 91 مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف را برای تحصیل انتخاب کردید و چگونه بعد از گذشت 4 سال، از پزشکی تهران سر در آوردید؟ من از سنین کودکی عاشق ریاضیات بودم وساعات زیادی از شبانه روز را با اعداد وارقام و تفکر در مسائل مختلف ریاضی سپری می کردم و در آزمونها و المپیادهای ریاضی گوناگونی شرکت می کردم. در هنگام انتخاب رشته دبیرستان، به علت همین علاقه فراوان به ریاضیات، رشته ریاضی را برای تحصیل انتخاب کردم، در حالیکه در تست های رغبت سنجی شغلی، اولویت اولم تجربی می آمد. در زمان انتخاب رشته دانشگاه نیز دوملاک را مد نظر قرار دادم، اولی اینکه رشته برق در لبه علم و تکنولوژی است و دوم اینکه ریاضیات پیشرفته ای را می طلبد. بعد از دوسال تحصیل در دانشکده برق دانشگاه شریف، پی بردم که صرفا با گذراندن یک سری واحدهای درسی و احتمالا پروژه های کوچک مربوط به آن دروس، نمی توان مهندس خوبی شد. در تابستان سال 93 با موافقت پروفسور مروستی، رئیس پژوهشکده مخابرات نظری دانشکده برق شریف، وارد آزمایشگاه تحقیقاتی ایشان شدم و کار پژوهشی ام را شروع کردم. در مدت زمان یک سال و چند ماهی که در آزمایشگاه مولتی مدیا مشغول به پژوهش بودم، با کار روی چند پروژه در زمینه ی پردازش سیگنال، در بزرگترین کنفرانس پردازش سیگنال دنیاICASSP 2015 شرکت کردم و موفق به چاپ مقاله در Iranian Conference on Biomedical Englineering شدم که آن را در آذر ماه 95 در کنفرانس مورد نظر ارائه خواهم کرد. در این مدت زمان، در بحبوحه تلاش هایم، مسئله ای ذهنم را شدیدا درگیر خود کرده بود. اینکه چه میزان مقتضیات این شغل، با روحیات و خواسته های من متناسب است و در یک جهت می باشد؟ آیا در 60 سالگی، وقتی در زندگی به عقب می نگرم، همان کاری را انجام داده ام که دقیقا مطابق میلم بوده است؟ عقیده دارم که هر خواسته ای و هر فکر بزرگی، با پشتکار و تلاش به دست می آید پس هر آنچه اراده کنم به دست می آورم . حال چه چیزی برای من بهترین است؟ انزوای مهندسی و ارتباط مردمی و اجتماعی محدود آن، برای من تا حدی عذاب آور بود. من توانایی هایی دارم که در آنجا اصلا مورد استفاده قرار نمی گرفت. پس از تفکر زیاد به این مسئله و مشورت با افراد گوناگون، به این نتیجه رسیدم که حرفه پزشکی بهترین انتخاب شغلی برای من است. برای آینده چه برنامه هایی را در ذهن دارید؟ من نمی خواهم مهندسی شوم که روزی 12 ساعت پای لپتاپ است یا حتی دکتری که صرفا نسخه نویسی بلد است و کارهای روتین انجام می دهد و یا یک محقق صرف، می خواهم مجموعه ای از کارهایی را که علاقه دارم، انجام دهم، هر چند به طور تخصصی روی زمینه های محدودی می توان موفق بود. این موضوع مربوط به شغل و درس نمی شود. به عنوان مثال در موسیقی، ورزش، علوم انسانی از قبیل فلسفه، جامعه شناسی، روانشناسی و ... نیز برنامه هایی برای آینده دارم که در بعضی موارد اجرای آنها شروع شده است. چه توصیه ای برای افرادی که در میان انتخاب های گوناگون سردرگم هستند دارید؟ هنگامیکه پای انتخاب وسط می آید، خیل کثیری از افراد توازن استفاده از عقل و احساس را در تصمیم گیری به طور مناسبی اعمال نمی کنند. احساس صرف، ممکن است به نتیجه ای منجر شود که سازگاری چندانی با منطق ندارد. در نقطه مقابل، اینکه فقط از عقل در تصمیم گیری بهره ببریم، احتمال اینکه قلبا نتیجه ی مورد نظر، مورد پسند نباشد وجود دارد. نکته مهم تر در این مورد این است که جسارت پذیرش انتخاب هایمان را مستقل از قضاوت دیگران یا جو عمومی افرادی که وضع مشابهی دارند، داشته باشیم. تنها یک بار در این دنیا زندگی خواهیم کرد. انسان بیشتر ازاینکه برای آنچه انجام داده، حسرت بخورد، برای آنچه که موقعیت و زمان انجامش را داشته ولی به علت محافظه کاری بیش از اندازه، ترس و عوامل دیگر از آن اجتناب کرده، حسرت می خورد. با شجاعت و قدرت و آگاهانه، زندگی را که پیش از همه، خودتان می پسندید، بسازید. با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید. خدای را شاکرم که افرادی در زندگیم هستند که عاشقانه دوستشان دارم. عقل و احساسی دارم که به خوبی از آنها استفاده می کنم . راجع به مسائل مختلف پیرامونم عمیقا تفکر می کنم و آنقدر جسارت دارم که بهترین ها و درست ترین ها را برگزینم. پس من زنده ام.. پس من شادم... امیدوارم که با برقراری ارتباط و استفاده از رشته مهندسی برق و اطلاعاتی که در زمینه ریاضیات دارم بتوانم پزشک محقق خوبی شوم که اساسا باعث پیشرفت بین رشته ای می شود و همچنین امیدوارم و تلاش می کنم تا بتوانم رشته ی برق را هم به سروسامانی برسانم.
ارسال به دوستان