• تاریخ انتشار : 1395/06/27 - 00:00
  • تعداد بازدید کنندگان خبر : 31
  • زمان مطالعه : 6 دقیقه

گفتگویی با محمدرضا نادریان، حائز مدال طلای هشتمین دوره ی المیپاد در حیطه ی استدلال بالینی

محمدرضا نادریان: طراحی رقابت هایی مانند المپیاد، علاوه بر این که کمک به تعامل دانشجویان همه ی دانشگاه ها می کند و به کار گروهی توسط دانشجویان، تاکید زیادی دارد، باعث می شود نگاه ابتدایی به تحصیل در رشته های علوم پزشکی، جای خود را به نگاهی مبنایی تر بدهد.

گفتگویی با محمدرضا نادریان، دانشجوی پزشکی ورودی 88 و دانشجوی دوره ی MPH ، حائز مدال طلای هشتمین دوره ی المیپاد علمی دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی سراسر کشور در حیطه ی استدلال بالینی : آقای نادریان، ضمن تبریک برای کسب این موفقیت بزرگ، ارزیابی شما از هشتمین المپیاد علمی دانشجویان علوم پزشکی کشور چگونه بود و سطح علمی المپیاد را چطور دیدید؟ به نظر بنده، سوالات طراحی شده در حیطه ی استدلال بالینی سوالات بسیار خوبی بودند و نسبت به دوره های گذشته دقیق تر، جذاب تر و البته مشکل تر طراحی شده بودند. این نکته هم در طراحی سوالات آزمون انفرادی و هم در طراحی سوالات آزمون گروهی، کاملا ملموس بود. هدف از برگزاری المپیاد در این حیطه، ارزیابی دانش بالینی توام با سنجش توانایی استدلال بالینی در تشخیص و درمان بیماری هاست و امسال، سوالات به گونه ای طراحی شده بود که همزمان هر دوی این مهارت ها را در کنار هم می سنجید. با این که اغلب سوالات بر علائم بالینی شایع متمرکز بود، ولی نحوه ی طراحی، دقت به برخی نکات ظریف و کنار هم قرار دادن دانش بالینی و قدرت استدلال، باعث شد که پاسخ دادن به سوالات، کار چندان ساده ای نباشد. بعد از برگزاری آزمون انفرادی در روز اول، به شوخی به بعضی از دوستانم گفتم که بعد از مدت ها دوری از «حل مسئله»، بعد از این امتحان حقیقتا خسته شدم و احساس می کنم که در یک امتحان، مجبور شدم از تمامی مغزم استفاده کنم!! در مراسم اختتامیه هم، خدمت طراحان و دست اندرکاران، این مورد را به عنوان بازخوردی مثبت ارائه دادم و آرزو کردم روزی ارزیابی دانش بالینی دانشجویان پزشکی، با تکیه بر استدلال بالینی و نه فقط محفوظات، صورت گیرد. با شرکت در المپیاد چه تجربیات مفیدی را بدست آوردید، آیا  شرکت در المپیاد را به دانشجویان توصیه می کنید؟ مسلما شرکت در چنین آزمون هایی را توصیه می کنم. به نظر بنده و به عنوان یک دانشجو، یکی از آفت هایی که در دانشگاه وجود دارد، این است که تمرکز اکثر ما، بیشتر بر مطالعه ی دروس و کسب دانش بالینی است، و به جز در بعضی بخش های بالینی محدود، توجه چندانی به نحوه ی استدلال و برخورد با بیمار نمی شود. شرکت در این المپیاد، از چند دیدگاه، برای من مفید بود. از همه مهم تر، با نحوه ی برخورد با بیماران و اسلوب مشخصی که باید در تشخیص و درمان، به آن متکی باشم آشنا شدم. دوم این که توانستم نقص هایی که تاکنون در مطالعه ی دروسم در رشته پزشکی داشتم را بشناسم تا در آینده برطرف کنم. علاوه بر آن، در یک بازه ی 4 ماهه، به همراه دوستانم، یک کار تیمی منسجم و جدی را تجربه کردم که امیدوارم، باز هم فرصتش پیش بیاید تا از این دست تجارب، تکرار شود. از کار تیمی در المپیاد صحبت کردید. تیم استدلال بالینی، در بخش تیمی چه نتیجه ای کسب کرد، آیا به نتیجه ی ایده ال رسید؟ خداراشکر، امسال اولین سالی بود که به عنوان تیم استدلال بالینی، توانستیم در این حیطه، برای دانشگاهمان، رتبه ای کسب کنیم. به همراه سایر اعضای تیم یعنی خانم نسترن مقبولی و آقای بابک ستارتبار که هر دو از دوستان من در ورودی 88 هستند، توانستیم رتبه ی اول بخش تیمی را نیز به دست آوریم. کلاس های آمادگی شرکت در المپیاد که در مرکز رشد استعدادهای درخشان برگزار شد چه کمک هایی به شرکت کنندگان کرد؟ کلاس های المپیاد بالینی، کلاس های بسیار خوبی بودند. هم بنده و هم سایر دوستانم در تیم استدلال بالینی دانشگاه، روز اولی که شروع به شرکت در کلاس ها کردیم، هیچ دیدی نسبت به نحوه ی برگزاری آزمون نداشتیم. نه با سبک سوالات آشنا بودیم، نه با مباحثی که در این آزمون از آنها سوال می شد و نه با نحوه ی پاسخ دهی به سوالات. به سهم خودم، تشکر فراوان از استاد عزیزمان، آقای دکتر رایکا جمالی دارم که به تنهایی و بسیار صمیمانه و با برخوردی باز، نه تنها در بعد تدریس، هر چه در توان داشتند را به ما منتقل کردند، بلکه در تمام این مدت در کنار تیم استدلال بالینی بودند و از حیث انگیزه بخشی از هیچ تلاشی دریغ نکردند. از شرکت کننده های دوره های پیشین نیز باید صمیمانه ممنون باشیم. خانم ها آرزو شفیعیون، ریحانه اتحادی و پریا عبدالعلی زاده، بسیار خوب، ما را راهنمایی کردند. علاوه بر آن، لازم می دانم از محبت های همیشگی استاد ارجمندمان، خانم دکتر پاسالار، که طی تمامی سال های تحصیل از هیچ تلاشی برای دانشجویان دریغ نمی کنند و خانم محمدی، کارشناس المپیادها در مرکز تشکر کنم. و کلام آخر ... فکر می کنم از یک دیدگاه، اگر به المیپاد نگاه کنیم، شاید به نوعی بتوان المپیاد را فرصتی دانست برای آن¬که دانشجوی پزشکی، فقط معطوف به یک "دانشجوی کوشا در پشت میز کتابخانه" نباشد. اساتید ما و افرادی که سال ها در این مسیر بی نهایت قدم برداشته اند، همیشه این نکته را به ما گوشزد می کنند که نیاز جامعه ی ما، صرفا معطوف به داشتن تعدادی پزشک ایده آل نیست؛ بلکه نیاز ما، پزشکانی خلاق، کارآفرین، مدیر، راهبر، متفکر و البته خبره در کار خود است که بتوانند تغییراتی عمیق و تاثیراتی قابل توجه در جای جای نظام بهداشتی، درمانی و آموزشی ما بگذارند. یک بعد این مسئله، معطوف می شود به "سیاست گذاری" در سطوح بالادستی که به عقیده ی بنده، گرچه کارهای بسیار خوب و قابل ستایشی انجام شده ولی کافی نیست؛ شاهدش هم این است که هنوز هم، بالاترین اهداف خیلی از دانشجویان پزشکی، معطوف به قبول شدن در رشته هایی خاص و کسب درآمدهای بالا شده است. یک بعد دیگر آن هم، مربوط می شود به ما دانشجویان. این که یقین داشته باشیم اگر قرار است تغییری ایجاد شود، بخش مهمی از این تغییر باید از سمت ما آغاز گردد، و مطمئن باشیم حرکتی که از جانب ما آغاز می شود، تاثیر و نتیجه ی خودش را در پی خواهد داشت، حتی اگر آن نتیجه به طور زودهنگام، برای خود ما ملموس نباشد. از دیدگاه بنده، بخش عظیمی از استعدادها و انرژی دانشجویان که البته خود من هم از این قاعده مستثنی نیستم، صرف رقابت هایی می شود که دستاورد خیلی بارزی را نه نصیب آینده ی دانشجو می کند، نه بر موفقیت دانشگاه تاثیر آن¬چنانی می گذارد و نه باعث پیشرفتی در کشورمان می شود. طراحی رقابت هایی مثل المپیاد دانشجویی، علاوه بر این که کمک به تعامل دانشجویان همه ی دانشگاه ها می کند و به کار گروهی توسط دانشجویان، تاکید زیادی دارد، باعث می شود نگاه ابتدایی به تحصیل در رشته های علوم پزشکی، جای خود را به نگاهی مبنایی تر بدهد. عمیقا، امیدوارم روزی، توانمندی های دانشجویان، در چنین مناسبت ها و رقابت هایی به کار گرفته شود تا بتوانیم با سرعت بیشتری شاهد برداشته شدن قدم هایی بزرگ در حیطه های مختلف علمی کشورمان باشیم./
  • گروه خبری : ریاست
  • کد خبر : 190244
کلمات کلیدی
متن مورد نظر خود را جستجو کنید
متن مورد نظر خود را جستجو کنید
تنظیمات پس زمینه