گفت و گو با سیده زهرا موسوی، دارنده مدال برنز گروهی حیطه هنر و سلامت شانزدهمین المپیاد علمی دانشجویان
تجربه ساخت تندیس در آزمون گروهی هنر و سلامت و چالشهای مرتبط با آن نشاندهنده اهمیت کار گروهی و آزمون و خطا در یادگیری است.
به گزارش روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران، مرکز رشد استعدادهای درخشان، متن مصاحبه را در زیر می خوانید.
شما در حیطه هنر و سلامت فعالیت کردهاید و موفق به کسب مدال برنز گروهی شدهاید. این تجربه نشاندهنده توانایی شما و هم گروهی هایتان در ترکیب هنر با مفاهیم سلامت است، لطفا خودتان را معرفی کنید؟
سیده زهرا موسوی هستم. دانشجوی پزشکی ورودی ۹۷. در حال حاضر سال آخر و اینترن هستم.
به دانشجویان علاقه مند به حیطه هنر و سلامت چه توضیحاتی می توانید در خصوص این حیطه بدهید؟
دوره شانزدهم اولین سالی بود که این حیطه برگزار شد. هدف به طور خلاصه دربارهی بهکارگیری هنر در انتقال مفاهیم سلامت است. موضوع امسال خود مراقبتی بود. یعنی باید با یک کار هنری خود مراقبتی در یک موضوع خاص (سرطان، اعتیاد و ...) را متذکر میشدیم.
اینجا می خواهم یادی نیز از هم گروهی هایم کنم، ملیکا قدیریان، امیرمحمد نجفیپور، محمدرضا شایان راد و بچههای وزارت علوم علی چناری و سارا رسولیزاده
چه شد که وارد مسیر المپیاد شدید؟
از سالهای اول از گوشه چشم مسیر المپیاد رو نگاه میکردم. اما هیچ کدام از موضوعات یا تیمها برایم جذاب نبود. تا سال گذشته «هنر» را درفراخوان دیدم. بالاخره موضوعی که حوصله دارم به خاطرش آرامشم را بر هم بزنم !
آیا سال های پیشین هم در المپیاد شرکت کرده بودید؟
یک بار اقدام به شرکت در المپیاد مدیریت کردم اما با وجود علاقه ام به منابع و مدیریت، من و المپیاد مدیریت متقابلاً همدیگر را نپسندیدیم.
از تجربه ی خود در آزمون انفرادی و گروهی بگویید، در کدام آزمون موفق تر بودید و چرا؟
تقسیم کار کردن در کاری که هیچ کدام در آن تجربه ندارید چالش بزرگی بود. ما تصمیم گرفته بودیم تندیس بسازیم در حالی که حتی نمیدانستیم از چه متریالی باید استفاده کرد. خیلی جاها با آزمون و خطا پیش رفتیم. فرم نمیگرفت، خشک نمیشد، میشکست، وزنشزیاد بود... ؛ اما هر مرحله که پیش میرفت گویی بزرگ شدن عزیزکردهمان را میدیدیم. خلاصه اش را بخواهم بگویم تلخ و شیرین بود.
این حیطه بخش انفرادی نداشت.
فرآیند المپیاد را چگونه ارزیابی کردید؟ آیا توصیه ای برای تغییر در مراحل المپیاد دارید؟
با توجه به این که اولین سالی بود که برگزار میشد انتظار موانعی چند در برنامه و بودجه را داشتم اما تیم برگزارکنندهی المپیاد فراتر از انتظار من ظاهر شد ... البته معتقدم با پشتیبانی قویتر از سوی دانشگاه این ناملایمات کمتر حس خواهد شد. مثلا برگزاری کلاسهای آموزشی با نیازسنجی از شرکتکنندهها، معرفی منتور از بین دانشجویان هنر و تسهیل ارتباط برای اضافه شدن آنها به عنوان اعضای خارج رشتهای و ...
همزمانی مراحل المپیاد خللی در دروس دانشگاهی تان ایجاد نکرد؟
با توجه به عملیتر شدن پروژه و نیاز به حضور ممتد روزهای استراحت من به مرور از تقویم حذف شد. از بیمارستان مستقیم به محل کارمی آمدم، بیشترین مشکل سر آزمونهای المپیاد پیش آمد که مجبور بودم برای سایت صبح بیمارستان جایگزین پیدا کنم. جا به جا کردن کشیک هم دردسرهای خودش را دارد.
آیا شرکت در المپیادهای دانشجویی را به دیگر دانشجویان پیشنهاد می کنید؟
اینطور فکر نمیکنم که هر دانشجویی باید المپیاد را در کارنامهاش داشته باشد؛ اما اگر میبینید موضوع دارد با شما، با دلتان، حرف میزند و میخواهید با آدمهایی که در آن حیطه کار میکنند، به اصطلاح «لینک» شوید، بسما... . ناراحتی معده، اضطراب، کاهش وزن و غیره را به جان بخرید تا از لای این در گشوده شده، نور از میان زخمهایتان وارد شود.
کلاس های آمادگی برای المپیاد مرکز رشد استعدادهای درخشان را چگونه ارزیابی می کنید؟
در حیطهی ما بیشتر کلاسها در دانشگاه ایران برگزار شد. با توجه به این که پروژه اصلی دیوارنگاره بود و تهیه عکس و فیلم، جای خالی آموزش برای آشنایی با این حوزهها حس میشد.
منتور حیطه ی شما چه کسی بود و حضور منتورها را چگونه ارزیابی می کنید؟
دکتر عرفان زمانی به عنوان منتور و دکتر ملیکا حیدرزاده به عنوان سرپرست حیطه.
با وجود اولین دوره بودن از تمام امکانات در اختیارشان برای پاسخگویی به سوالات و نیازهای ما استفاده کردند. از همینجا تشکر میکنم.
در پایان اگر صحبتی دارید لطفا بفرمایید.
امیدوارم از بین این گزینهها راهتان را پیدا کنید. و در این راه آدمهای خوب به پستتان بخورد. حالا چه مدال بیاورید چه نه، این آدمها ارزشش را دارند.
ارسال نظر